تو در شناسنامه خود دست می بری
اما هنوز بین پسرها که آخری
داغ برادران شهیدت سپید کرد
موهای او که ریخته از زیر روسری
حالا تو ساک بسته ای و فکر رفتنی
مادر به فکر طاقچه با عکس دیگری
مادر به فکر کوچه به نام شما شدن
تو فکر کوچ کردن از این بی برادری
وقتی خبر نداشته باشد ، چه کوچه ای؟
وقتی پسر نداشته باشد، چه مادری؟